بسم الله الرحمن الرحیم ، أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ، فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ، وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ، فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ ، الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ، الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ ، وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ .
سلام علیکم .
خرید خانه :
ماجرای نیمروز 2 :
گفته شد ، به نقل از شهید مطهری ، کانت آلمانی دو سفر داشته ، یکی به بیرون , یکی هم به درون .
پرسشم این شد که از کجا ؟ و بازگشتم به کجا ؟
پیشتر نقل روانشناسان ، بروایت استاد شهید هم این بود که دو چیز داریم ، یکی حس بیرون ، و یکی هم یادآوریش از درون یعنی حافظه .
البته اگر مبدا سفر حافظ باشه و بازگشتم به حافظه باشه ، البته در سفر به خارج ، ولی در یادآوری از خانه پرسشهایی مطرحه که گفته شد ، و فعلا این مطرحه که یاد شده بازگشتی داره ؟ و از کجای درون ؟ و بعد یادآوری دیگه چه خبر در درون ؟ در تاریخ علم (پ) یا دانش مثلا بعد افلاطون که علم یا دانش رو ختم به یادآوری کرد ، شاگردش ارسطو ، مثل استاد که دوست داشتن (پ2) علم یا دانش رو که استادش سقراط مطرح کرده بود ، کافی ندانسته بود , یه قدم دیگر برداشت و فکر یا اندیشه رو هم بعد یادآوری استادش مطرح کرد برا دانستن . (پ3)
حالا صرف نظر از نکته های پرسش برانگیزی که در گفته های بعنوان مثال روانشناس و کانت مطرحه ، فعلا پرسش اینه که آیا سفر مثلا ارسطو هم ختم میشه به فکر یا اندیشه ؟
آیا بشر گام دیگری هم برداشته ؟ و آیا ایسم و میسنی هست که از پایان سفر و بازگشت به خانه حرفی زده باشه ؟ و نقطه سر خط ؟
چرا که تازه اول کاره ! و با باری از درون و بیرون کار خونه آغاز میشه ! همینطور که ماجرای نیمروز درونی با بسته ی خرید بیرون ، یعنی با یادآوریش شروع میشه ، بعبارت دیگه با شهود ختم بیرون ، نه فقط شهود حسی توسط ختم حواس !
از پیروان آقای برقعی ، که در خطبه های نماز جمعه اش نزدیک میدون 24 اسفند یا میدون انقلاب گفته :
شیخا از خودشون در آوردن اشهد آن علی ولی الله رو !
یکی می گفت من هنوزم شهودی ندارم از از خاتم پیامبران ! یعنی اشهد آن علی حجت الله رو جزو اذان و اقامه نمیدونم !
خب داداش ! شاهد خرید بیرون چی ؟ به وقت یادآوریش ؟
نماز روزه هاتون قبول و امیدوارم بهره ی کافی رو از این ماه ببرید .
______________________
پاورقی :
پ :
تاریخ علم یا دانش جدای از دین یا بقولی سکولار .
پ2 :
دوست داشتن کار چه داشته ای هست ؟! نه فقط دوست داشتن یکی از حواس ، بلکه جمعی یا بعبارتی دیگر قرآنیش ! که بر قلب یا دل پیامبر صل الله علیه و آله نازی شده !
پ3 :
وبماندم که در رنسانس غرب علم و دانش ارسطویی رفت زیر سئوال و بجای منطقش مثلا دستورات چهارگانه دکارتی مطرح شد و بعدشم مثلا منطق ریاضی عالم گیر شد ! هرچند مثلا منطق فازی هم اومده و اونو برده زیر سئوال ! و بماندم که فازی از چی؟ از صفرویک !؟